شهید رحمان اولاد ، معلم اخلاق بود
سال 1364 وارد منطقه دوم دریایی بوشهر شدم و در ناو شکن نقدی به عنوان کاربررادار مشغول انجام وظیفه شدم .....
علاوه برگشت
دریایی درخلیج فارس برای انجام مأموریتهای ساحلی به سکوهای نفتی نوروز –
ابوذر – نهر قاسمیه آبادان و فاو به صورت متناوب اعزام می شدم . در نهر
قاسمیه آبادان نیروی دریایی رادار مستقر کرده بود و فاصلة ما با نیرو های
بعثی عراق خیلی نزدیک بود .نیروهای بعثی عراق مرتب با خمپاره ایستگاهمربوطه
را مورد هدف قرار می داد ، ولی به خواست خدا نمی توانست دقیق آن منطقه را
شناسایی کند و در رسیدن به اهدافش ناکام می ماند . در طول مأموریتی که در
آن منطقه بودم با شهید ناو استوار یکم رحمان اولاد که یکی از تکاوران غیور
نیروی دریایی بود ، آشنا شدم . ایشان از لحاظ اخلاقی بسیار مهر بان و مؤمن
بود. اغلب در حال نماز و نیایش بود چهره معنوی ایشان زبان زد خاص و عام
بود . در تقسیم بندی جیرة غذایی بسیار اهل قناعت بود . رحمان ، یک نیروی
رزمی و ورزشکاربود که در اهمیت به نماز اول وقت در بین دیگران متمایز بود .
رفتارش درس بزرگی برای ما بود . در مورخه 27/07/1364 در
نهر قاسمیة آبادان مشغول دیده بانی بودم که ناگهان تعدادی از هواپیماهای
عراقی را مشاهده کردم که به طرف ما حمله ور شدند . بعد از رسیدن هواپیماها
به منطقه با آتش پدافند نیرو های خودی ، هواپیماها با شکست دیوار صوتی
تغییر مسیر دادند بعد از چند لحظه صدای انفجار مهیبی شنیده شد و دود زیادی
منطقه را فرا گرفت . چند تن از تکاوران که در کنار ما بودند ، اظهار داشتند
که به احتمال هواپیماها آبادان را بمباران کرده اند . برابر اطلاع واصله
مشخص شد که نهنگ 2 ( قفاز – بهمن شیر ) مورد اصابت قرار گرفته و بلافاصله
تماس مخابرات ما با نهنگ 2 قطع شد . ناو استوار اولاد چند روز قبل برای
مءموریتی به نهنگ 2 اعزام شده بود . آری ! ! ! بعد از اینکه تعدادی از
تکاوران از نهنگ 2 برگشتند خبر آوردند رحمان و تعدادی از همرزمانش شهید و
به سوی معبود پرواز کرده اند .